امروز، يك نفر را كه براي كار اومده بود شركت ما، عذرش را خواستيم.
گرفتن اين تصميم خيلي سخت بود.
واقعا سخت بود. با اينكه طرف، فقط يك هفته پيش ما اومده بود، همه ناراحت بوديم كه اين تصميم را ميگيريم.
طرف خيلي خوش اخلاق بود، كارش هم بد نبود، منتها پايينتر از سطح انتظار ما بود. و پايينتر از اون چيزي بود كه ادعا كرده بود.
از صبح بين خودمان بحث بود. هر كس يك نظر ميداد. بعد از كلي صحبت، حدود ساعت 4 بود كه به رئيس شركت اعلام كرديم. كه ايشان در نهايت نميتونه كارهاي ما را انجام بده. وقتي اين حرف را زديم. رئيس شركت خيلي ناراحت شد. و كلي ما را دعوا كرد، كه چرا اينقدر دير اين تصميم را گرفتيد. (حق هم داشت.)
راستش، همهما، تلاشمون اين بود كه يك جوري اون را توي شركت نگه داريم. تقريبا از روز دوم مشخص بود كه نميتونه كارهاي ما را به طور كامل انجام بده، ولي ما باز تحملش كرديم و تا اونجا كه ميشد به اون فرصت داديم. ميخواستيم ببينيم حالا كه در سطح ادعايي خودش نيست، آيا قدرت يادگيري سريع را داره يا نه. ميدونستيم كه اون يكجورهايي به اين كار احتياج داره.
در نهايت ديديم كه، واقعا نميتونه، و اگر اون را استخدام كنيم، آخرش بايد كارهاي اون را خودمون انجام بديم. بعد هم اينكه بايد بعدا جواب رئيس شركت را بديم، كه چرا از روز اول نگفتيم كه ايشان توانايي لازم را نداره. (آخه طرف ميگفت 8 سال سابقه كار داره، و حقوق نسبتا بالايي هم ميخواست.)
اين شد كه آخرش عذرش را خواستيم.
خيلي وقت بود كه با كسي توي خيابان قرار نگذاشته بودم. داشت يادم ميرفت كه چطور كنار خيابان بايد ايستاد و ... اين بود كه يكم زود رسيدم و مجبور شدم. اينقدر تو سرما بايستم تا اينكه سر وقتش بشه و يك نفر كه معمولا سبزه را ببينم. اينقدر از اومدنش خوشحال شدم، كه يادم رفت، شكلاتي كه براي اون و دوستش گرفته بودم به اونها بدم.
يك سي دي دادم، بجاش دوتا سيدي قشنگ گرفتم. تازه يكي از تيله ها را هم ديدم. :>
بعدش هم با شكلاتي قرار داشتم. يكي چيزي بايد از اون ميگرفتم. بعدش از اون جايي كه با شكلاتي خداحافظي كردم، تا دم در خانمون پياده آمدم. تقريبا 45 دقيقه راه بود.
وقتي رسيدم خانه، يك پا و يك دستم درد گرفته بود.
پ.ن.
امشب هم از جلو چند تا تكيه رد شدم. انگار نه انگار كه شب اول محرم هست. تو تكيهها فقط چند نفري نشسته بودند و ...
یکشنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر