سه‌شنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۱

جنگ
راستش چطور بگم.
راستش يكجورايي من موافق جنگ توي عراق هستم. خيلي ها با اين جنگ مخالفند و مي‌گويند اين جنگ باعث مي‌شه كه يك سري آدم بي گناه، كشته بشوند و ... براي همين جنگ با عراق را صحيح نمي‌دونند.

توي اين سالها، صدام براي حفظ حكومت خودش همه كاري عليه مردم خودش كرده، استفاده بمب شيميايي در حلبچه، استفاده بمبهاي فسفري در شمال و سركوب كردهاي عراق، آتش زدن نيزارهاي و خشك كردن مرداب جنوب كشورش، و از بين بردن مردمي كه از ترس حكومت عراق به آن نيزارها پناه برده بودند.
توي اين سالها خيلي از مردم عراق از بين رفتند وشايد هيچ كس رقم دقيق كشته‌ها را ندونه. با اين همه هيچكس به اين عمل دولت عراق اعتراض نكرد كه چرا و به چه دليل تو مردم خودت را از بين مي‌بري!؟
يكي از دوستام كه تازگي از عراق برگشته تعريف مي‌كرد، كه در عراق، توي همه تلفن عمومي‌ها، رسما يك نفر نشسته و به مكالمات شما گوش مي‌ده. هر كسي ممكنه جاسوسي شما را بكنه. تعريف مي‌كرد كه چگونه بارها،‌ به اونها تذكر دادند، كه هيچگاه، تحت هيچ شرايطي،‌حرف تحريك كننده‌اي عليه دولت عراق نزنند.
سوالاتي كه توي ذهن من هست و من هنوز نتوانستم جواب قانع كننده‌اي براي خودم پيدا كنم.
1- آيا اين جنگ، باعث تلفات بيشتر براي مردم عراق هست يا تداوم تداوم حكومت فعلي عراق؟
2- آيا اين جنگ مي‌تونه، فردايي بهتر را براي مردم عراق به همراه داشته باشه؟
3- و آيا اصلا، اين نحوه برخورد با يك حكومت مستبد درست هست؟!
...

پ.ن.
روز به روز ابعاد اين دنيا كوچكتر مي‌شه و هر روز به اون دهكده جهاني نزدكتر مي‌شيم.
روز به روز به سمتي مي‌ريم كه مرز كشورها، اون ارزش و اهميت گذشته خودشان را ندارند. كشورها سعي مي‌كنند كه با كمتر كردن موانع ارتباطي، بر توسعه منطقه خودشان بكوشند. (آنچه كه در اروپا مي‌بينيم.)
مفهوم حقوق بشر و حق زندگي براي همه انسانها، هر روز گسترش پيدا مي‌كنه. و ايجاد دادگاههاي بين‌المللي جنايت جنگي هم در اين راستا هست.
در كنار همه اين شعارها و حركتها، هميشه ممكنه عده‌اي باشند تا از اين حركتها سواستفاده ‌كنند و با طرح اين شعارها، فقط قصد جذب منافع بيشتر، براي خودشان را داشته باشند.

با همه اين شعارها، ناراحتي ما ايراني‌ها نسبت به صدام،‌جاي خودش هست.

هیچ نظری موجود نیست: