شنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۸۱

اين چهار روز تعطيلي، مثل باد،‌اومد و گذشت.
خيلي چيزها مي‌خواستم بنويسم. ولي اوضاع‌ من، براي نوشتن، خيلي مناسب نبود.
بعضي از روزهاش خيلي به من بد گذشت،‌بعضي از روزهاش هم بد نبود.
هر چي بود گذشت.
نكته مثبت اين تعطيلات اين بود، كه من هر چقدر كه دوست داشتم استراحت كردم و كتاب خوندم.
يكم هم در مورد خودم فكر كردم.
آخرش در مورد خودم، به اين نتيجه رسيدم كه خيلي سنگين شدم. بايد يكم خودم را سبك كنم.

هیچ نظری موجود نیست: