انقلاب (2)
چند سال پيش، يك نفر كه جز هيئت استقبال از امام بود، چند تا خاطره تعريف كرد كه براي من جالب بود.
وقتي كه امام ميخواست بياد، همه نگران سلامتي امام بودند، ميگفت از كلي قبل برنامهريزي ميكرديم كه مشكلي پيش نياد. ميگفت يك مدت قبل از اينكه امام بياد، 1 روز محسن رفيق دوست، آمد پيش ما و گفت، كه من يك ماشين بليزر را ضد گلوله كردم، و آن را توي كرج قايم كردم، براي همچين روزي. قرار شد هر وقت ما مناسب ديديم، اون بره ماشين را بياره كه با اون امام را ببريم بهشتزهرا.
چند روز، قبل از ورود امام گفتيم كه ماشين را بياره، وقتي ماشين را آورد، ديديم به هر پنجره، يك شيشه 4 ميل پيچ كرده، و يك آهن نازك هم توي درهاش گذاشته و ... ، اونوقت اسم ماشين را گذاشته، ماشين ضد گلوله....
در آن وضعيت چون ما در اين مورد فكر ديگهاي نكرده بوديم، مجبور شديم از همون ماشين استفاده كنيم.
در مورد حفاظت از جون امام، هم ميگفت، چند تا گروه را مد نظرمون داشتيم. اول رفتيم سراغ مجاهدين، چون فكر ميكرديم كه يك گروه منسجمي هستند و سالها فعاليت مسلحانه كردند ميتوانند اين كار را به خوبي انجام بدهند. از اونها طرح خواستيم كه چطور ميخواين از جون امام حفاظت كنيد، اونها گفتند كه ما يك تيم 50 نفره تشكيل ميديم، همه لباسها متحدالشكل، اينقدر اسلحه ميخوايم و ... وقتي طرحشون را ارائه كردند، ديديم اصلا خوب نيست، هم تعدادشون زياد بود، و هم اينكه خودشون را دقيقا مشخص ميكردند و ...
بعدا با يك گروه ديگه صحبت كرديم و به توافق رسيديم، اونها يك گروه 7-8 نفره را پيشنهاد كردند، كه لباس كاملا معمولي پوشيده بودند و روي سقف و كاپوت ماشين قرار ميگرفتند. با اين كارشون، ميخواستند اولا جلو مردم را بگيرند كه به ماشين آويزان نشوند. بعدش هم يك ديوار گوشتي دور ماشين درست كرده بودند. با اينكارشون جبران ضد گلوله بودن ماشين را كرده بودند.
---
چند روز پيش 1 نفر را ديدم كه اون موقع مسئول فرودگاه بود. به اون گفتيم: كه ميخوان يك فيلم در مورد 2 تا خلباني بسازند كه يك هليكوپتر را دزديدند و با اون هليكوپتر (بالگرد) امام را از وسط راه به بهشتزهرا بردند و از آنجا هم به بيمارستان امام خميني بردند، بسازند. اين را كه گفتيم، طرف عصباني شد،گفت: اين حرفها همش دروغه، هايجك(hijack) در كار نبود؟! دزديدن كجا بود؟! اون موقع كل فرودگاه در اختيار ما بود. هر كس دوست داشت، ميتوانست اين كار را بكنه. ...
...
چهارشنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر