پنج شنبه 3
بعد از دعا، بحث يك كم جدي شد. يكي از عموهام سوال كرد، كه كيا وقتي دعا ميخونديم، دعا را متوجه ميشدند. هيج كس دستش را بلند نكردو بعد پرسيد كيا 70% دعا را متوجه ميشدند. و كيا 50%و ...
تو همه جمع فقط 1 نفر دست بلند كرد كه من همه را ميفهمم. (كس ديگه دستش را بلند نكرد، بقيه شايد بيشتر به خاطر اينكه نميخواستند ريا بشه دستشون را بلند نكردند :D.)
عموم اينطور ادامه داد، كه آدم وقتي چيزي را بخوانه و متوجه نشه، خواندنش، ذهن آدم را دچار جمود ميكنه. دعا 1 نيازفطري براي انسانها، هست. سعي كنيم كه وقتي دعا ميخونيم به معني اون نگاه كنيم و ببينيم واقعا چي ميگيم، همينجوري طوطي واري نخونيم و ...
(عموم براي اولين از خاطرات دوران ... گفت،اون موقع كه حدود ... ... بوده، اون موقع كه ... )
توي اون دوران كل مفاتيح الجنان را با تمام حواشي اون خوانده بوده و ...
بعد از صحبتهاي عموم، يك نفر پرسيد، با توجه به اين كه جوانهاي امروز ما خيلي با عربي، آشنا نيست،آيا بهتر نيست دعاها را به زبان فارسي فصيح ترجمه بشه.و ...
صحبت كه به اينجا رسيد، يكي دگه از عموهام خاطرهاي از عيد قربان سال 1357 تعريف كرد. ميگفت اون سال، نماز را به امامت آيتا... زنجاني خونديم. بعد از نماز آقاي زنجاني شروع كرد به خواندن خطبه و خطبه را به زبان عربي خواند. دكتر بهشتي، به آقاي زنجاني گفت، كه توي اين جمع خيليها به زبان عربي آشنايي كامل ندارند، بهتر نيست كه خطبه را به زبان فارسي بخوانيم.
همونجا بحث در گرفت.
آقاي زنجاني معتقد بود كه بايد دعا و ... را به زبان عربي خواند، ... صحبتها بالا گرفت و آقاي زنجاني ناراحت شدند و رفتند.
ميگفت: بعد از ظهر قرار بود كه يك ميزگردي داشته باشيم و در مورد مسائل روز صحبت كنيم. اين بحث كل جلسه را تحت شعاع قرار داد و اين شد كه موضوع ميزگرد بعدازظهر عوض شد و راجع به اين موضوع صحبت شد.
اعضا اون ميزگرد: آيتا... طالقاني، آيتا... مطهري، شهيد بهشتي، ... و آقاي رفسنجاني بود.
...
بعد از اون باز عموم 1 كم صحبت كرد. و 1 كم در مورد روحيات آيتا... زنجاني گفت و در مورد نقش اون و برادرش (اگر اشتباه نكنم) در سالهاي 1328 -1330 صحبت كرد. و ...
و در آخر هم گفت كه به نظر ميرسه كه در اين مورد بايد بيشتر كار كرد.
شنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر