جمعه، مهر ۱۲، ۱۳۸۱

بعد از مدتها قرار بود كه يكي از بچه‌ها را ببينم. كه يك دفعه مسنجرم قطع شد و ارتباط مستقيمم با دوستم قطع شد. اميدوارم زماني كه وقتش شد، بتونم اون را ببينم.
به هر حال من همچنان منتظر خبر دوستم هستم. (قراره وقتي، سرش خلوت شد، خودش به من خبر بده)

هیچ نظری موجود نیست: