ديشب خوابيدم، صبح بلند شدم.
وقتي صبح از خواب بلند شدم، ديدم ميتونم همه ناراحتيهاي ديشب را فراموش كنم. و ديگه از هيچ كس ناراحتي تو دلم نداشته باشم.
حالا كلي احساس سبكي ميكنم.
اين باران هم كه اومد، كلي حالم بهتر شد.
تقريبا هر سال، روز افتتاح بازار خيريه، يا باران ميآد يا برف. به هر حال امروز، را به خوبي شروع كردم. خدا را شكر.
اميدوارم كه هميشه دل هامون شاد باشه.
و سبز باشيم.
چهارشنبه، آبان ۰۸، ۱۳۸۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر