چهارشنبه، دی ۰۳، ۱۳۸۲

شبهاي روشن
- ...
- ...
- با X ر�تم، �يلم شبهاي روشن را ديدم. �يلم قشنگي هست. به نظرم، اولين �يلمي هست كه اينقدر قشنگ در مورد عشق صحبت مي‌كنه،‌خيلي ساده. همونجور كه هست.
- آره، قشنگه.
- تو هم اين �يلم رو ديدي؟!
- آره، ديروز ديدم، خيلي جالب بود.
- کتاب شبهاي روشن، داسيو�سكي رو خوندي؟!،
- نه
- کتابش را به تو مي‌دم که بخوني، هيچ وقت �کر نمي‌کردم که کسي بتونه، به اين خوبي از اين کتاب برداشت آزاد بکنه. و اين كتاب را به صورت �يلم در بياره.
- حالا کتابش را برام بيار،‌ مي‌خونم. يک سوال. به نظرت اگر پسره روز پنجم مي‌اومد دنبال رويا. آيا بازم رويا با اون پسره مي‌ر�ت؟!
- به نظرم، اگر پسره ساعت ۱۱:۳۰ هم مي‌اومد. ديگه رويا را نمي‌ديد. چون ديگه دير شده بود.
- منم همين �کر را مي‌کنم.
- حالا بعدا که کتابش را خوندم، بيشتر در مورد اين �يلم صحبت مي‌کنيم.
- باشه، سعي مي‌كنم كه زودتر كتاب رو برات بيارم.
- براي کنکور، چي کار کردي؟! درس مي‌خوني يا نه؟
- ...
- ...

هیچ نظری موجود نیست: