یکشنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۱

شب يلدا...(1)
امشب قرار بود،‌ كامپيوتر هلمز را ببريم خانه ما كه راهش بندازيم و فايلهاش را يك بار ديگه كپي كنيم.
از وقتي كه هارد دستگاه هلمز پريده، هنوز دستگاهش به حالت اول برنگشته، هلمز همچنان با كامپيوترش مشكل داره، هي ويندوزش هنگ مي‌كنه و ...
وقتي كه رفتيم برداريم. به هلمز گفتم، دستگاهت را روشن بكن ببينم اصلا چطوري هنگ مي‌كنه :)
همين صحبت كوچك باعث شد، كه تا ساعت 11:30 شب مهمان هلمز بوديم، و با دستگاهش ور مي‌رفتيم، آخر هم ويندوزش را عوض كرديم. يكم به فن‌هاي سيستمش ور رفتيم و ....(يكم وضع دستگاهش بهتر شد.)
جاتون خالي به خاطر شب يلدا كلي از ما پذيرايي كرد. كلي ميوه و آجيل و ... آورد خورديم،‌ تازه همه اينها به غير از شام خوشمزه‌اي بود كه مادرش زحمت كشيد آورد.
آجيلش خيلي خوب بود. :)
خلاصه اينقدر آجيل خورديم تا وقتي كه خيالم راحت شد كه ويندوزش تقريبا درست شده، كه بعدش اومدم خانه :)
(شانس آوردم كه ويندوزش درست شد، و اگر نه تا صبح بايد مي‌ماندم آجيل مي‌خوردم.)

هیچ نظری موجود نیست: