امروز داشتم اخبار صبحگاهي را نگاه ميكردم.
بازم گوينده اخبار خارجي داشت، تظاهرات و اعتراض گروههاي صلح طلب را به حمله احتمالي آمريكا به عراق را گزارش ميكرد.
پيش خودم گفتم:
دنيا را ببين ما يكي از بزرگترين دشمنهاي (ظاهري) آمريكا هستيم. هر روز، هر هفته شعار مرگ بر آمريكا ميدهيم. به خاطر اين دشمني، كلي تحريم شديم. ناوگان هوايي ما از كار افتاده، به خاطر اينكه تحريم را بشكونيم، گذاشتيم كه اروپا و ژاپن كشورمان را غارت كنند. و ...
اونوقت 1 نفرمون هم نيست كه دلمون به حال عراق بسوزه.
پيش خودم نشستم و نظرات افراد مختلف را دسته بندي كردم، كه هر گروهي چه نظري در مورد اين جنگ داره و ...
محافظهكارها دو گروه شدند،
يك عدهاشون كه هنوز كلهاشون داغه، دوست دارند كه جنگ راه بيافته، و يك جوري بشه كه اينجا هم جنگ بشه، و براي اونها موقعيتي پيش بياد كه بتوانند بروند به جنگند و به درجه رفيع شهادت نائل بشوند، اين گروه سعي دارند شرايط را بهنحوي پيش ببرند، كه اگر يك موقع جنگي پيش اومد، پاي ايران هم وسط كشيده بشه. (براي اين گروه اصلا و ابداً آينده ايران مهم نيست، مهم نيست كه جنگ چقدر خرابي داره و بعد از اون نفرت و ...)
گروه دوم محافظه كارها، كه يكم عاقلترند، به اين نتيجه رسيدند كه اگر روزي جنگ شروع بشه، موقعيتشون در نظام به خطر ميافته، و ممكنه بر اثر فشاري كه بعد از اين به ما خواهد آمد، مجبور بشوند كه كل نظام را از دست بدهند، براي همين، از مدتي قبل شروع كردند، نمايندگاني را پيش شيطان بزرگ (كشور دوست و برادر آينده) فرستادن، تا با دادن امتيازهاي فراوان، جايگاه و مقام خود را در آينده حفظ كنند. (براي اين گروه، فقط حكومت كردن مهم هست و بس. و براي اينكار حاضرند تمام پول و ثروت ملت را هزينه بكنند.)
سلطنتطلبها
سلطنت طلبها، كه امروزه هدفشون را برقراري حكومت مشروطه سلطنتي گذاشتند. اونها هم از جنگ استقبال ميكنند. اونها بيشتر توي اين آرزو هستند كه آمريكا بعد از عراق، به سراغ ايران بياييد. و در نهايت بعد از اينكه حكومت ايران نابود شد، دولت آمريكا از آنها دعوت كند و به كمك مردم حكومت مشروطه سلطنتي راه بياندازند. اين گروه هم براي رسيدن به حكومت حاضر هست كه هر هزينهاي را بپردازند، و اگر روزي بين ايران و آمريكا جنگي در بگيرد، حاضرند در كنار آمريكا، بر عليه كشور و ملت خود بجنگند، و توجيهشان هم اين خواهد بود كه ما ميخواهيم مردم ايران را از زير دست حكومت مذهبيون نجات دهيم. و ...
اصلاحطلبها
احتمالآ اين گروه هم از جنگ استقبال ميكنند، از آنجا كه بعد از 5 سال عملا به بن بست رسيدند، فكر ميكنند كه شايد به كمك، فشار سياسي كه بعد از جنگ به ايران خواهد آمد بتوانند از اين بن بست فعلي خارج بشوند و بتوانند يكسري از مطالبات مردم را از محافظه كاران بگيرند. و ...
مردم
با اينكه حدود 14 سال از جنگ ايران و عراق ميگذرد، ولي مردم ما هنوز كينه و نفرت خودشان را از صدام فراموش نكردند. بعد از اين همه مدت، هنوز ميشود نشانههاي جنگ را در كوچه و خيابانهاي شهر ديد. جنگ ايران و عراق طولانيترين جنگ صد سال اخير بوده، (طولاني تر از جنگ جهاني دوم.) و در آن حدود چند ميليون نفر از 2 طرف كشته شدند. جنگي كه باعث شد، خانوادههاي زيادي بي سرپرست بشوند، شهرهاي زيادي نابود شوند و چندصدميليارد دلار خسارت به كشور ما تحميل شود.
مطمئنا با چنين وضعي مردم ما، خيلي از جنگ آمريكا با عراق ناراحت نخواهند شد، و شايد 1 جوري دلشون خنك هم بشه.
بعد از اين همه فكري كه كردم، و اين همه نتيجهگيري كه كردم،
بازم ديدم دلم به حال اون كودكهاي بيچاره عراقي، اون جوانان بيچاره و ... ميسوزه، كه مجبورند به خاطر سياستهاي غلط دولتمردانشون، بازم جنگ را تجربه كنند.
اميدوارم كه روزي اونها هم مزه صلح و صفا را بچشند.
یکشنبه، دی ۱۵، ۱۳۸۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر