جمعه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۱
انجمن شاعران مرده
يكشنبه، يكبار ديگه فرصت اين را پيدا كردم كه اين فيلم را ببينم.
اين دفعه فيلم را روي پرده ديدم. با زير نويس فارسي. البته بماند، كه يك نفر با موهاي خيلي بلند و قد دراز، رفته بود رديف اول نشسته بود و تا آخر فيلم حسابي به ما حال داد. هر دفعه، يك قسمت از زير نويس را نميديدم، و مجبور بودم، هي سرم را اينور اونور كنم.
چند جاي فيلم براي من خيلي جالب بود.
همون اوايل فيلم، جان كيتينگ (رابين ويليامز)، بچهها را به سالن اصلي ميبره، و عكس شاگردان گذشته را به اونها نشان ميده. در حالي كه همه به دقت عكسها را نگاه ميكنند و همهجا در سكوت فرو رفته. جان كيتينگ (رابين ويليامز) به بچهها ميگه ببينيد كه اينها كه توي عكس هستند چيميخوان به شما بگويند و بعد زير لب زمزمه ميكنه، Carpe Diem .
در اون سكوت اين نجوا، احساس خاصي را به من داد. (مخصوصا وقتي كه آدم بغل دست Carpe Diem نشسته باشه.)
ايده تماس خدا، پاره كردن قسمت اول كتاب، راه رفتن چند نفر با هم در حياط و ... از قسمتهاي جالب ديگه فيلم بود.
سكانس آخر فيلم هم فوقالعاده بود. نحوه تشكر دانشآموزان از استادشون فوقالعاده جالب بود. وقتي كه بچهها دونه، دونه ميرفتند روي ميز و ميگفتند Oh Captain, my captain مثل گذشته، باز اشك توي چشمام جمع شد. دوست داشتم، اون لحظه منم توي كلاس بودم و ميرفتم روي ميز و فرياد ميكشيدم Oh Captain, my captain
وقتي از سينما اومدم بيرون، احساس رضايت ميكردم. دوست داشتم كه ميشد همون لحظه بعضي از قسمتهاي اون را يكبار ديگه، نگاه ميكردم.
بعد از سينما به دو نفر هديه تولد دادم.
(آن سوي مه، وقتي هديهها را ديد، مثل اينكه داغش حسابي تازه شده بود، چون بلافاصله با اطمينان كامل گفت، كه من، ديگه با كسي كه متولد ماه دي باشه دوست نميشم و ... )
اونشب كلي خوش گذشت، اون هم به من، كه شب قبلش اصلا نتوانسته بودم بخوابم، و همش دلشوره داشتم. :)
هلمز جان و متريال جان، بابت اين فيلم، خيلي خيلي ممنون :X
پ.ن.
اگر دوست داريد، كه بعضي از دايلگهاي فيلم را بشنويد ميتوانيد به اين آدرس بريد.
http://www.geocities.com/Hollywood/Academy/4734/
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر