امروز صبح وقتي ماشين را از پاركينگ آوردم بيرون ديدم، مادرم هم شال و كلاه كرده داره از خانه مياد بيرون. گفتم كجا ميري، گفت همين كوچه پاييني كار دارم. سوارش كردم كه برسونمش، وقتي وارد كوچه پاييني شدم. يك دفعه ياد خاطرات 17-18 سال قبل افتادم. شايد 10-15 سالي بود كه ديگه پام را توي اين كوچه نگذاشته بودم.
اون موقع ها، يك دوره مسابقه فوتبال دورهاي بين كوچههاي مختلف گذاشته بوديم. يادمه 1 دفعه هم ما رفتيم كوچهاونها بازي كرديم و طبق معمول برديم. (اون موقع بازيم بد نبود، تو تيم منتخب كلاسمون هم بودم، تو مدرسه ابتدايي هم اول شديم.)
همون موقعها يك دوچرخه داشتم. كه با اون تمام محلههاي دور و نزديك خودمون را گشته بودم. هر روز بعد از ظهر تفريحم اين بود كه سوار دوچرخه بشم. و برم تمام كوچهپس كوچههاي يك محله را بگردم و ببينم كدام راه داره، كدام بن بست هست. تخصص من كوچه درختي و كوچه باغي بود. واقعا عشق ميكردم كه توي اون كوچههاي پر پيچ و خم، زير درختهاي سبز دوچرخه سواري كنم. شايد اگر دوچرخهام خراب نميشد. يا اگر با دوچرخه دوستم تصادف نميكردم. الان هم با دوچرخه ميرفتم سر كار.
...
بعضي وقتها مدتها از دست خودم تعجب ميكنم.
نمره درسهاي حفظيم همشه افتضاح بود، مثلا نمره تعليمات اجتماعي و دينيم، هميشه ناپلئوني بود. (تاريخ و جغرافيا هميشه از اين امر مستثنا بودند.) هر چي ميخوندم هيچي از اون حديثها و اون مطالب تو حافظهام نميموند. دبيرستان كه بودم هميشه معلم دينيمون قبل از امتحان ميگفت:نمره رها از الان معلوم هست. رها 10 ميگيره. معمولا هم حدسش درست از آب در ميامد. و من يا 10 ميشدم يا 10.5 يا 11 . (البته هر چي تو اين درسها وضعم خراب بود. به جاش نمره رياضي و فيزيكم توي كلاس بالا بود. و جز چند نفر اول بودم.)
با اينكه توي اينجور درسها حافظه من خراب بود و يك خط حديث هم نميتونستم حفظ كنم و سر جلسه امتحان اون 1 خط يادم ميرفت. منتها نميدونم چرا اينقدر خوب اتفاقات و خاطرات مختلف يادم ميمونه.
مثلا امروز تا ياد 17-18 سال پيش افتادم. قشنگ يادم هست، كه كدوم يك از بچههامون اون روز توي تيم بازي ميكردند. چه ساعتي بازي ميكرديم. دقيقا جلو كدام خانه بازي ميكرديم. حتي چه لباسي پوشيده بودم. و ...
بالاخره هيچوقت نفهميدم كه اين حافظه من دقيقا چه ريختي كار ميكنه. هر چي را كه دوست داره، كامل نگه ميداره، ولي بعضي چيزها را به تشخيص خودش نگه نميداره.
دوشنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۸۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر