شنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۸۱

امشب يك اتفاق خوب افتاد.
چند روز قبل،‌با يكي از بچه‌ها،‌ سر يك موضوع كوچك، يك سو تفاهم پيش اومد. كه اين سوتفاهم كوچك، هي بزرگ و بزرگتر شد،‌ تا جايي كه امروز، كار داشت به خون و خونريزي مي‌كشيد. كه يك دفعه امشب، با يك صحبت كوچك، بيشتر سوتفاهم ها حل شد، و ما با هم آشتي كرديم.
با هم قرار گذاشتيم، از اين به بعد سعي كنيم قبل از اينكه سوتفاهم بينمون اينقدر بزرگ بشه، با هم مطرح كنيم و اون را حل كنيم.‌ و نگذاريم كه كار به جاهاي باريك بكشه.

امشب با خيال راحت، و بدون داشتن عذاب وجدان، راحت مي‌تونم بخوابم. خدا را شكر :)

هیچ نظری موجود نیست: