سه‌شنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۱

مراسم ديروز براي من كه خيلي جالب بود.
همه چيز با هم جفت و جور شد. قبل از مراسم، يكي از نگرانيهاي عمده در هيئت برگزاري مراسم، اين بود كه اگر جمعيت زياد شد، چگونه بايد جمعيت را كنترل كرد. اگر مردم يك دفعه شعار بر عليه حكومت دادند چي كار بايد كرد، اگر انصار حمله كردند چي مي‌شه و ...
اما به قول پسر عموم، اين مراسم نشان داد كه چقدر شعور مردم بالا رفته. مردم مي‌دونستند كه بايد چه شعاري بدهند و چه شعاري ندهند. و همه مي‌دونستند كه چطور بايد برخورد كنند.
نكته ديگري كه در اين مراسم بود، كيفيت افرادي بود كه در اين مراسم شركت كرده بودند. اكثر شركت كنندگان از افراد تحصيل كرده جامعه بودند.
تشييع جنازه كاملا ليبرالي برگزار شد. هر گروهي، براي خودش يكجور شعار مي‌داد. و هر كس مي‌توانست، با توجه به سليقه‌ خودش، در بين يكي از اين گروه ها حركت كنند و شعار مورد علاقه خود را بدهند.
در مجموع برنامه خيلي خوب بود. خيلي بهتر از اوني كه فكرش را مي‌كردم. خدا كنه كه عاقبت ما هم به خير باشه.
راستي وقتي، از سر خيابان فلسطين كه رد شدم، ياد خورشيدخانم افتادم، تو دلم گفتم، بهانه امروز خورشيد خانم هم جور شد. حالا حتما مي‌ره پيش پينكفلوديش و مي‌گه چون امروز تشييع جنازه بود. خيابانها بسته شده بود، برا همين من دير رسيدم.

هیچ نظری موجود نیست: