شنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۸۲

اميد
امروز باز رفتم بيمارستان، وقتي رسيدم، بارانه تو سالن انتظار نشسته بود، از هلمز خبري نبود، دوتايي راه افتاديم بريم بالا كه يك دفعه هلمز پيداش شد. بارانه خيلي دوست نداشت، بياد بالا، ظاهرا خاطره خوبي از ICU نداره.
نشستيم يكم صحبت كرديم. و بعد من تنهايي رفتم بالا تا ببينم اوضاع احوال چطور هست. خيلي از اقوامشون اومده بودند، و همه به نوبت لباس مخصوص مي‌پوشيدند و چند دقيقه‌اي از پدر هلمز ديدن مي‌كردند. يك نگاهي كردم، ديدم صف، خيلي طولاني هست و احتمالا نوبت من نمي‌رسه. بعد از 5 دقيقه، از خانواده خداحافظي كردم و اومدم پايين، يكم با هلمز صحبت كردم.
هلمز نسبت به روزهاي پيش، گرفته‌تر بود. ظاهرا از گوش و دماغ پدرش خون اومده بود، و اين يكم نگرانش كرده بود. درضمن مي‌گفت دكترها مي‌گند كه پلاكت‌هاي خوني پدرش خيلي كم شده.
به هلمز پيشنهاد كرديم كه بريم بيرون، يكم من ه من كرد و بعد قبول كرد.
تصميم گرفتيم بريم كوه. به چند نفري زنگ زديم، 2 نفر كار داشتند، 1 نفر رو هم طبق معمول پيداش نكرديم. در نهايت يكي از دوستام قرار شد بياد. بعد از اينكه اون دوستم هم اومد. 4 تايي رفتيم به سمت دركه.
درست دم دركه بوديم كه متريال زنگ زد. اصلا يادم رفته بود كه به اون زنگ بزنم. ديدم الان هم خيلي فايده نداره در مورد كوه بگم. يكم در مورد حال و احوال پدر هلمز صحبت كرديم و بعد خداحافظي كرديم.

بعد از ظهرهاي دركه خيلي با حال هست. هوا خيلي خنك هست، شايد 5-6 درجه از تهران خنكتر باشه. توي مسير، صداي رودخانه گوش را نوازش مي‌ده. آدم احساس آرامش جالبي مي‌كنه.
با بچه‌ها تا هفت حوض رفتيم. اون بالا باز شيطنت من گل كرد. اول مي‌خواستم بارانه را روي پل بترسونم، ولي به دلايلي منصرف شدم. اومديم اينطرفتر موقع آب خوردن خيسش كردم. اون هم خيلي سريع مقابله به مثل كرد و لباسهاي من را خيس كرد. خوشبختانه مقدار آب همراهمون كم بود. و بعضي‌ها هنوز تشنه‌اشون بود. اگر نه، ممكن بود كار به جاهاي باريكي برسه. :) هر چي بود براي آينده كلي خط و نشون براي هم كشيديم. و هلمز شاهد اصلي اين خط و نشون‌ها شد.

بعد از اينكه از بچه‌ها خداحافظي كردم. رفتم ديدن يكي از دوستام، حال دوستم خوب بود.

و در آخر اينكه امشب يكم قاط زدم. نمي‌تونم چي كار بايد بكنم. توي اين موقعيت. انتخاب كار درست خيلي سخت هست. با هركس هم مشورت مي‌كنم يك نظري مي‌ده. اميدوارم در نهايت گشايشي ايجاد بشه. :)

هیچ نظری موجود نیست: