جريمه!
1- ديروز براي اولين بار مجبور شدم، كه به يكدونه از اين افسرهاي وظيفه رشوه بدم. همينجوري تو بزرگراه، آروم ميرفتم، كه يك دفعه يكي از اينها به من اشاره كرد كه بزن بغل. منم ايستادم، اول گير داد كه چرا برچسب معاينه فني نداري. برچسب رو كه نشونش دادم. گفت اين مال پارسال هست، براي امسال هم بايد بگيري، و بعد گواهينامهام رو خواست. همچين كه گواهينامهام رو گرفت، گفت كه اعتبار گواهينامهات تمام شده. يكم نگاهش كردم و گفتم: راستش من تا حالا به تاريخش نگاه نكرده بودم، فكر نميكردم كه تاريخش گذشته باشه. تازه من تا حالا 2-3 بار بيشتر جريمه نشدم. ...
يكم سر گواهينامه با هم چونه زديم و بعد خيلي ريلكس بدون رو درباستي گفت يا من 14000 تومان برات جريمه مينويسم و ماشينت رو ميفرستم پاركينگ، يا اينكه تو رو جريمه نميكنم و ميگذارم كه بري. ببين كه اين كار چقدر برات ميارزه!
حالا من هم داشتم تلويزيون و فرش و يكسري وسايل خونه، ميبردم خونه عمهام كه از اونجا با مابقي وسايل، براي دادشم بفرستند سمنان.
هيچي 3000-4000 تومان داديم به طرف و اون كارتم رو پس داد و قول گرفت كه در اولين فرصت برم گواهينامهام رو عوض كنم.
ديروز اينقدر از دست سربازه عصباني بودم كه حد نداشت. ديشب با 3 نفر صحبت كردم. به هر 3 تاشون اينقدر تكه انداختم و چيزي بارشون كردم. كه خودم دلم به حالشون سوخت. تازه همون ديشب كلي از هر 3 تاشون معذرت خواهي كردم.
امروز صبح كه به جريانات ديروز فكر ميكردم، تازه فهميدم كه چرا ديشب اينقدر تلخ شده بودم.
2- دوشنبهاي فقط خوابيدم. گفتم حداقل به اين بهانه مادر و پدرم يكم من رو ببينند. :)
3- بعضي وقتها دل آدم ناجور ميگيره، دوست داره كه با يكي صحبت كنه، ولي نميتونه. اينجور وقتها آدم دوست داره از ته دل داد بزنه.
باز يكم احساس خستگي ميكنم. دوست دارم كه زودتر از اين بلاتكليفي بيام بيرون. دلم خيلي پر شده. گاشكي يكجور ميتونستم خاليش كنم. :)
4- نميدونم براي شما اين اتفاق افتاده كه تو زندگيتون با بعضيها برخورد كنيد كه حس كنيد نميتونيد براي هميشه با اونها باشيد. در كنار اونها كه هستيد، احساس خوبي داريد. وقتي نميبينيدشون دلتون براشون تنگ ميشه. هميشه هم اين سوال رو داريد كه تا كي ميتونيد دوستتون رو ببينيد. ...
اين افراد معمولا تاثيرات زيادي روي آدم ميگذارند. و باعث ميشند كه آدم بتونه بعضي از سختترين مراحل زندگيش رو به خوبي پشت سر بگذاره.
...
پنجشنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۳
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر