شنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۸۴

بعد از انتخابات
خيلي نگران نتيجه انتخابات هستم، از اول شب اخبار ضد و نقيض مي‌شنوم. يكي مي‌گه احمدي‌نژاد جلو هست، يكي ديگه مي‌گه هاشمي، يكي كروبي، يكي ديگه معين.
بعد از ظهري مادربزرگم رو راه مي‌اندازيم كه بره راي بده. براش سخته، ميگه سه‌جلدم رو مي‌دم، شما ها بريد به جام راي بديد. مي‌خنديم و مي‌گيم نمي‌شه.
به هر كدوم از دوستام كه فكر مي‌كنم 2 دل هستند زنگ مي‌زنم، كه بروند در انتخابات شركت كنند. يكيشون هم كه پاش آسيب ديده، مي‌رم دنبالش، كه او هم راي بده.
اصلا معلوم نيست كه چي مي‌خواد بشه. تا اين لحظه كه كروبي از همه جلوتر هست، بعد هم احمدي‌نژاد، هاشمي و معين.
البته فعلا نتايج شهرهاي كوچك در اومده. نشستم پاي كامپيوتر و بطور لحظه به لحظه اخبار رو دنبال مي‌كنم.

هیچ نظری موجود نیست: