اتفاقات خيلي سريع جلو ميره.
امشب هاشمي، يك وعده جالب داد. اون هم اينكه به هر خانواده ايراني 10 ميليون تومان از سبد سهام كاخانجات دولتي واگذار ميشه. كه اين خانوادهها ميتوانند طي 10 سال، قسط اون رو بدهند. و تا اون موقع هر سال سودش رو دريافت كنند.
و هر سال اون ميزان سهامي كه به دست ميآرند رو ميتوانند در بازار بورس عرضه كنند.
فقط يك نفر رو سراغ دارم كه همچين فكري به ذهنش برسه.
با اين كار هم كارخانههاي دولتي، خصوصي ميشوند و هم همه مردم ميتوانند از سودش استفاده كنند و در آن سهيم بشوند. ميدونيد كه سود اين ميزان سهام در بازار سهام امروز، حداقل يك چيزي حدود 1-4 ميليون تومان در سال ميشه.
از وقتي كه اين خبر رو شنيدم، كلي حال كردم. شايد 7-8 سال پيش بود. اين پيشنهاد رو قبلا از يكي از استادمون توي دانشكده شنيده بودم. يك روز كه داشتيم در مورد خصوصي سازي با او بحث ميكرديم، نظرش رو داد. اون موقع اين استادمون رو از همه استادهايي كه توي دانشكده داشتيم بيشتر قبول داشتم. به تمام معنا، اقتصاد بازار رو ميشناخت. و هم او بود كه اين كك رو تو تن من انداخت كه بعدا يكم بيشتر رو افكار كسايي مثل هاياك و فريدمن و آدام اسميت فكر كنم. با اينكه غير دانشكده، جاي ديگه نبود، با اين حال هر وقت كه مشكل خاصي پيش مياومد، مياومدند سراغش. و او هم مثل يك پزشك، بعد از شنيدن مشكلات، توي 2-3 جمله نسخه ميپيچيد.
امروز وقتي اسمش رو جز حاميان هاشمي ديدم، خيلي تعجب نكردم، ولي فكر نميكردم كه هاشمي همچين پيشنهادي رو بپذيره، چون هركسي واقعا جرات انجام چنين كاري رو نداره. با اينكار يك دفعه ارزش بازار سرمايه ايران 150 ميليارد دلار بالا ميره و اين ميزان سهام بين مردم پخش ميشه. :)
وعدههايي كه در مورد حقوق زنان داد، بينظير بود. اينكه قانون مدني بايد يك قسمتهايش تغيير بكنه و اگر مشكل شرعي داشت، توسط مجمع بايد تاييد بشه هم جالب بود.
در مورد مسكن و روستاها و كشاورزي هم كلي وعده داد. كه خيلي خوشبين نيستم همه به حقيقت بپيونده.
و اما در آخر، راستش خيلي نگرانم، خيلي زياد. مردم به دو گروه تقسيم شدند. طرفدارهاي احمدينژاد با يك سري شعار، طبقه پايين جامعه رو هدف قرار دادند و ميخواهند به جنگ سرمايهداران بروند و به فقير و فقرا برسند. اين وعدهها به همراه شعارهاي اسلامي كه دادند، طبقه پايين جامعه رو جذب كردند. در مقابل قشر تحصيل كرده و سرمايهدار به طور كامل در مقابل او جبهه گيري كردند و طرف هاشمي رو گرفتند.
اين دو قشر تقريبا با هم برابرند.
مردم فقير، صحبتهاي شيرين احمدينژاد رو ميشنوند، ولي اينقدر قدرت تحليل ندارند كه بفهمند بدون سرمايهگذاري سرمايه گذاران، وضع آنها بهتر كه نخواهد شد هيچ، روز به روز بر گرفتاريهاشون اضافه خواهد شد.
هنوز نميدونم كه با همه اين صحبتها كه شده، چه كسي انتخاب خواهد شد. ميدونم كه توي بعضي از شهرها، مردم به سمت احمدينژاد تمايل پيدا كردند. نگرانم!!!
پ.ن.
امروز ميدون وليعصر بودم، دور تا دور ميدون گروه گروه مردم جمع شده بودند و طرفداران احمدينژاد با طرفدارهاي هاشمي با هم بحث ميكردند. عده زيادي هم تماشاچي بودند. اون وسط 2 تا از دوستام رو هم ديدم. به خنده به هم ميگفتيم: ميتونيم كه يك روز براي نوههامون تعريف كنيم كه در اين ميدان شاهد چه اتفاقاتي بوديم، چه آدمهايي رو ديديم، چه صحبتهايي شنيديم و چه اشخاصي، با چه قيافههايي بين مردم گل پخش ميكردند. ديدني بود. :)
پنجشنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر