هريپاتر
اينقدر منتظرم كه فكر نكنم اين بار منتظر بمونم، تا نسخه فارسيش بياد.
دادشم كه امروز كتاب رو تمام كرد.
باز باران با ترانه هم آخرش نتونست جلو نفس امارهاش رو بگيره و رفت اصل كتاب رو گرفت. با محاسبات من، او هم بايد امروز كتاب رو تمام كرده باشه.
بارانه و و اينك من سانسور شدههم بايد اواخر كتاب باشند.
خلاصه منم اگر از دست كتابهايي كه دارم ميخونم، خلاص بشم، شايد شروع به خوندن اصل كتاب كنم. :)
پ.ن.
اگر دنبال كتاب هريپاتر ميگرديد. ميتونيد از اين آدرس دانلود كنيد.
جمعه، مرداد ۰۷، ۱۳۸۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر